فهرست مطالب

نشریه جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
پیاپی 39 (بهار 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/02/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مجید کریم زاده*، محمدرضا ساسولی صفحات 7-25

    هدف توسعه، رفاه انسان است و به گذر از شرایط نامطلوب به شرایط مطلوب تعریف شده است. کشورهای مختلف بخصوص کشورهای درحال توسعه همواره تلاش نموده اند تا با استفاده از سیاست های مختلف، سرعت توسعه یافتگی خود را افزایش دهند. هدف از بررسی جریان رشد و توسعه مناطق، شناسایی مهمترین متغیرهای موثر بر رشد و به تبع آن طراحی سیاستهایی برای ایجاد رشد متوازن در مناطق و کمک به مناطق عقب افتاده تر است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، اساتید، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری در زمینه توسعه بوده اند. اطلاعات مورد نیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسشنامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسشنامه را تایید کردند. پایایی پرسشنامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریسهای تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها پژوهش با استفاده از نرم افزار Choice Expert انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که، از میان موانع بررسی شده، موانع اجرایی- نهادی بیشترین و موانع محیطی- جغرافیایی کمترین اهمیت را بعنوان مانع در توسعه شهرستان سراوان دارند.در زمینه موانع اجرایی-نهادی عدم وجود یک برنامه جامع توسعه برای شهرستان با وزن 38.0 بیشترین اهمیت و نبود نیروهای متخصص در سازمان های اجرایی شهرستان با وزن 18.0 کمترین اهمیت را در میان زیرمعیارهای مربوط به عوامل اجرایی- نهادی داشته اند. زیر معیارهای وجود نگاه امنیتی نظامی به منطقه و وجود نا امنی در منطقه در اولویت های دوم و سوم قرار گرفتند.

    کلیدواژگان: توسعه، سیستان و بلوچستان، شهرستان سراوان، تحلیل سلسله مراتبی
  • محمودرضا انوری*، محمود سعیدی مهر، محمد پودینه صفحات 27-47

    ارزیابی زیست محیطی، به عنوان یکی از مهمترین ابزار در فرایند برنامه ریزی توسعه پایدار بوده و لذا توجه به آن در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها امری اجتناب ناپذیر است. با توجه به تغییرات همه جانبه و سریعی که در شهر های ایران از چند دهه گذشته شروع و در حال انجام است، ارزیابی اثرات زیست محیطی شهر ها برای دستیابی به یک برنامه ریزی شهری مناسب و در عین حال همگام با متغیر های محیط طبیعی ضروری به نظر می رسد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی اثرات زیست محیطی شهر جدید رامشار بر منطقه می باشد، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و Expert choice استفاده شده است. نتایج سنجش میزان ارزیابی اثرات زیست محیطی شهر جدید رامشار بر منطقه با استفاده از آزمون T تک نمونه ای نشان داد در تمامی شاخص های مطرح شده با میانگین به دست آمده بالاتر از حد میانه عدد 3، گویای میزان زیاد اثرات زیست محیطی شهر جدید رامشار در منطقه می باشد. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزار Expert  Choice به رتبه بندی شاخص های زیست محیطی پرداخته شده است. نتایج نشان داد، در بین شاخص های مطرح شده، به ترتیب شاخص های، آلودگی آب با وزن 391/0 و آلودگی صدا  با وزن 138/0، بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین در نهایت جهت تحلیل آزمون فرضیه پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد، تحلیل واریانس تاثیرات زیست محیطی شهر جدید رامشار بر منطقه با ضریب تعیین 189/0 تاثیر زیاد زیست محیطی شهر جدید رامشار بر منطقه می باشد. همچنین در ادامه نیز جهت تایید نتایج آزمون تحلیل واریانس با استفاده از آزمون کای اسکویر به بررسی آزمون فرضیه پژوهش پرداخته شده است. نتایج نشان داد، مقدار (sig) یا سطح معناداری متناظر با این آماره کوچک تر از مقدار (05/0)است. بنابراین، فرض مبنی بر: عدم تاثیرات زیست محیطی شهر جدید رامشار بر منطقه رد می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که فرضیه H1 مورد تایید و فرضیه H0 غیر قابل تایید می باشد.

    کلیدواژگان: اثرات زیست محیطی، شهر جدید رامشار، منطقه، سیستان
  • حمیدرضا صارمی، نسترن نوروزی سیله*، محمدعلی خانی زاده صفحات 49-69

    امروزه باتوجه به پیچیدگی های زندگی شهری و گسترش شهرنشینی، توجه به کیفیت زندگی شهری ازنظر شاخص های زیست محیطی اهمیت فراوان یافته است. محله کوی سیاحی درکلان شهراهواز با وسعتی1161800مترمربع و جمعیتی بالغ بر10441 نفرو 420 خانوارکه اکثرآن هارا مهاجرین ازکشورعراق و شهرستان های مجاورتشکیل می دهند، با توجه به مشخصه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی محلات حاشیه نشین را می توان یکی از محلات حاشیه نشین شهراهواز مطرح نمود. دراین مطالعه به سنجش کیفیت زندگی با تاکید برشاخص های زیست محیطی محله کوی سیاحی کلان شهراهواز با بهره جستن از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی پرداخته شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز در فرایند تحقیق ازمنابع آماری، مطالعات کتابخانه ای و روش پیمایشی، گرداوری داده ها شده و سرانجام با پرسشنامه خانوارشهری نقطه نظرات شهروندان تبیین شده و با استفاده ازمدل swot و روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل و پردازش قرارگرفته است. نتایج حاصله از مطالعات نشان می دهد که محله کوی سیاحی با مسایل و مشکلاتی نظیر1- آلودگی صوتی 2- آلودگی هوا 3- آلودگی آب 4- دفع نامناسب پسماندهای صنعتی و خانگی 5- روباز بودن جوی های فاضلاب و روان بودن ان ها در سطح محله مواجه می باشد بنابراین کیفیت زندگی مبتنی بر شاخص های زیست محیطی در محله بسیار پایین است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که برنامه ریزی های انجام گرفته توسط حکومت های محلی ازجمله شهرداری به ارتقای زندگی کیفی ساکنین این محله کمکی نکرده و رضایتمندی ازکیفیت زندگی شهری در بخش های زیست محیطی و سایر بخش های زندگی شهری وجود ندارد.

    کلیدواژگان: سنجش، کیفیت زندگی، شاخص، محیط زیست
  • مهیار سجادیان* صفحات 71-115
    این تحقیق به هدف پاسخگویی به چگونگی بنیادهای هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی «تبیین» مسایل در جغرافیای انسانی با روشی توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام یافته است. انجام این پژوهش در راستای عدم توجه کافی به بحث ماهوی «تبیین» در جغرافیای انسانی در تحقیقات انجام یافته در کشور از یک سو و اهمیت «تبیین» مسایل در جغرافیای انسانی سازمان یافته است. بر اساس یافته های تحقیق، مشخص گردید که می باید سخن از روش شناسی ها در جغرافیای انسانی گفت؛ که به سبب تفاوت در هستی شناسی انواع نگرش ها و مکاتب جغرافیایی و  بالطبع شناخت شناسی آنها می باشد. در واقع در روش شناسی جغرافیای انسانی، طیفی از روش شناسی های تبیین گرای اثبات گرا به ویژه پوزیتیویسم منطقی و بیزگرایی از یک طرف و روش شناسی های تفهم گرای کیفی هرمنیوتیک سه گانه و نیز یک گفتمان سوم، مبتنی بر نظریه پیچیدگی و آشوب  که مدعی تلفیق «تببین» و «تفهم» در جغرافیای انسانی است؛ مطرح می باشد. در انتها نیز، بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد جهت تحقیقات آتی طرح گردید.
    کلیدواژگان: تبیین، روش شناسی، شناخت شناسی، جغرافیای انسانی، هستی شناسی
  • محمدتقی رضویان*، سجاد دارابی صفحات 117-134

    حمل و نقل به عنوان موضوعی که تمام نظریات مرتبط با حوزه شهر و مدیریت شهری را در دوره معاصر تحت تاثیر خود قرار داده است لذا در این زمینه تمام صاحب نظران و مدیران شهری به این نتجه رسیده اند که برای حل معضل ترافیک و حمل و نقل درون شهری راهکار صرفت توسعه شریان های ارتباطی نیسات بلکه نگاه توجه ویژه به بحث حمل و نقل همگانی می تواند به عنوان راهکاری برای برون رفت از این مشکل و افزایش سرعت تردد در سطح شهر به شکل روان برای شهروندان فراهم آورد شهر ایلام نیز به طبع تحولاتی که دره دوره معاصر داشته با ورود بیش از حد خودروهای شخص موجهه بوده است توجه به حمل و نقل عمومی درون شهری به عنوان راهکاری برای کاهش وسایل خودرو های شخصی  در جهت حرکت روان و بدون ترافیک باشد.روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است که در آن علاوه بر مطالعات کتابخانه ای (با استفاده از منابعی از قبیل کتاب، مقاله، پایان نامه، اطلاعات سازمان ها، ادارات و...) ، از تکمیل پرسشنامه استفاده خواهد شد. در راستای دست یابی به اهداف پژوهش شناخت دقیق محدود مطالعاتی و نیز بررسی وضعیت موجود حمل و نقل عمومی درون شهری ایلام ، به طراحی و تکمیل پرسش نامه درسطح کارشناسان اقدام گردید. 12 پرسش نامه توزیع شد: تحلیل های آماری حاصل از پرسش نامه با استفاده از نرم افزارspss و آزمون ناپارامتریک نسبت دو جمله ای انجام شد. نتایج بررسی حاکی از آن است که عدم تطابق بین ساختار حمل و نقل عمومی با استخوان بندی شهر و همچنین ضعف در عوامل مدیریتی و عدم فرهنگ سازی در بین مردم جهت استفاده از حمل و نقل عمومی درون شهری موجب شده است که سیستم حمل و نقل عمومی (اتوبوس های درون شهری) کارآمدی لازم را نداشته باشد. در پایان نیز با اریه راهکارهای  در جهت حل مشکلات حمل و نقل عمومی و افزایش کارایی آن  نیز بیان گردید است.

    کلیدواژگان: حمل و نقل، مدیریت شهری، ایلام، فرهنگ سازی
  • یاسر معرب*، امید حیدری، اسماعیل صالحی، پیمان گلچین صفحات 135-157

    با توجه به رابطه فعالیت های انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیت ها و ارتباطات انسانی به جریان می افتد. شهرها، محل تراکم بالای جمعیت و پدیده های انسان ساخت هستند. در صورت وقوع زلزله در شهرها با تراکم جمعیتی بالا و  نبود آمادگی برای مقابله با این بلایای طبیعی، احتمال بروز خسارات جانی و مالی بالا می رود. به منظور جلوگیری ازاین امر، پرداختن به تاب آوری ساختاری کالبدی کاربری اراضی شهری از اهمیت و ضرورت دو چندانی برخوردار می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بدست آوردن عوامل تاثیرگذار در میزان تاب آوری ساختاری - کالبدی کاربری اراضی شهری و تعیین میزان اهمیت نقش هر یک از معیارهای تاب آوری و بررسی آن ها در منطقه ی یک شهر تهران، که دارای جمعیت زیاد و موقعیت ویژه زمین شناسی است، می باشد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی تحلیلی، و ماهیت آن کاربردی است. در این پژوهش به منظور بررسی میزان تاب آوری ساختاری- کالبدی کاربری اراضی، معیارهای تاب آوری براساس نظرات کارشناسان و بررسی پژوهش های قبلی، تعیین گردید. همچنین به منظور بررسی نهایی میزان تاب آوری، از روش FAHP، GIS و Idrisi، TOPSIS و SWOT استفاده شد. بررسی ها نشان داد که میانگین تاب آوری ساختاری- کالبدی کاربری اراضی منطقه ی یک تهران، معادل 53/0 است. بر این اساس و با در نظر گرفتن یافته های تحقیق، راهکارها و پیشنهاداتی در قالب چهار راهبرد بازنگری، تهاجمی، تدافعی و تنوع به منظور بهبود و ارتقاء میزان تاب آوری منطقه یک ارایه شده است.

    کلیدواژگان: تاب آوری، کاربری اراضی، آسیب پذیری، ساختاری - فیزیکی، شهرتهران
  • نعمت الله رشیدی فرد صفحات 159-176

    امروزه رشد روز افزون وسایل نقلیه و افزایش تمایل شهروندان به استفاده از وسیله نقلیه شخصی باعث شدهاست تا هر روز ترافیک عبوری از خیابانهای شهری سنگین تر شود. به علاوه نبود مدیریت واحد در کاربرد وارایه خدمات توسط سیستمهای مختلف حمل و نقل عمومی اعم از مترو، اتوبوس، مینی بوس، تاکسی،آژانسهای تاکسی تلفنی و سواریهای مسافربر شخصی و... در مراکز مهم شهری، باعث بروز مشکلاتفراوان ناشی از شلوغی یا عدم حضور سیستم مناسب در شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی و ارزیلبی شبکه ی حمل و نقل بخش مرکزی شهر دهدشت و اراده الگوی مطلوب انجام شده است  . ابتدامنابع موجود شامل کتابها، مقالات، پایان نامه ها، فعالیتهای پژوهشی مرتبط از جمله مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهر دهدشت بررسی و مطالعه شد تمام شیوه های موجود حمل ونقل دهدشت مورد بررسی قرار گرفت و مناسب ترین ترکیب سیستم های حمل ونقل مشخص شده و پیاده روی به عنوان پایدارترین و مناسب ترین شیوه شناسایی شد؛ براساس مطالعات انجام شده مهم ترین راهبرد جهت بهبود و ارتقاء پیاده مداری دهدشت "تلاش در جهت عملی ساختن اصول شهر فشرده (تشویق به گسترش عمودی شهر در حد قابل قبول و با توجه به زیرساخت ها به جای گسترش افقی) از طریق نزدیکی واحدهای مسکونی ، مغازه ها و خدمات به یکدیگر که سبب تسهیل در پیاده روی بوده و کارایی خدمات و منابع را افزایش می دهد"  می باشد.

    کلیدواژگان: ارزیابی، حمل و نقل، الگوی مطلوب، دهدشت
  • سعید ملکی*، مریم عسگری صفحات 177-201

    فضاهای مسکونی نیز که که یکی از کاربری های مهم شهر هستند و در اکثر شهرها بیشترین مقدار کاربری را به خود اختصاص داده است با مشکلاتی همچون کمبود، فقدان استاندارهای مشخص ساختمانی، عدم رعایت شاخص های کمی و کیفی مسکن، کمبود و گرانی قیمت زمین شهری و مصالح ساختمانی و عدم استقرار در مکان های مطلوب و غیره روبه رو می باشند. لذا با توجه به مسایل و مشکلات مسکن شهری لازم بود در این خصوص به منظور برنامه ریزی صحیح جهت ارتقای کمی و کیفی شرایط مسکن و جلوگیری از صدمات جبران ناپذیر آن از وضعیت موجود مسکن محلات مختلف شهر ایلام بررسی و ارزیابی شود. برای شناخت نارسایی های مختلف موجود در محلات لازم بود که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس بوسیله ابزار SPSS و Excel و موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی و تجزیه و تحلیل وضعیت مسکن محلات مختلف شهری مورد مطالعه نشان داد که این محلات از شاخص های کمی و کیفی یکسانی برخوردار نبوده و همه محلات به طور برابر به امکانات و خدمات شهری دسترسی نداشته و سیمای کالبدی این محلات کاملا با یکدیگر متفاوت است. به طوری که از 16 محله ای که مورد مطالعه قرار گرفت نواحی حاشیه نشین شهر ایلام که سه محله را در بر می گیرد از دسترسی به حداقل امکانات و استانداردهای مسکن محرومند و می توان گفت سایر محلات از شرایط بهتری برخوردارند وپیشنهاد می نماید که فراهم ساختن امکانات و تجهیزات شهری در محلاتی که از این نظر مشکل دارند و توانمند سازی و تشویق به مشارکت ساکنان محلات حاشیه نشین در ارتقای کیفیت مسکن خود می تواند موجب بهبود کیفیت مسکن و ساماندهی محلات حاشیه نشین گردد.

    کلیدواژگان: شاخص های اجتماعی، کمی و کیفی، مسکن، محله، شهر ایلام